گل پژمرده
سروده ترنم زارعی پور کلاس چهارم دبستان مهرآسا
غنچه خانم آب می خواست یه ذره آفتاب می خواست
پژمرده ، تشنه خسته هنوز تو خاک نشسته
آفتاب خانم در رفته غذای من سر رفته
میرم تو باغ بابام نگاه کنم به گلهام
میرم سراغ غنچه پیداش کنم تو باغچه
دیدم تکی نشسته با ساقه شکسته
میدم دوباره آبش خوب می کنم سیرابش